اول اردیبهشت ماه سالروز ولادت پیامبر ادب فارسی، سعدی شیرازی گرامی باد.
حدیث عشق به طومار در نمیگنجد |
|
بیان دوست به گفتار در نمیگنجد |
سماع انس که دیوانگان از آن مستند |
|
به سمع مردم هشیار در نمیگنجد |
میسرت نشود عاشقی و مستوری |
|
ورع به خانه خمار در نمیگنجد |
چنان فراخ نشستست یار در دل تنگ |
|
که بیش زحمت اغیار در نمیگنجد |
تو را چنان که تویی من صفت ندانم کرد |
|
که عرض جامه به بازار در نمیگنجد |
دگر به صورت هیچ آفریده دل ندهم |
|
که با تو صورت دیوار در نمیگنجد |
خبر که میدهد امشب رقیب مسکین را |
|
که سگ به زاویه غار در نمیگنجد |
چو گل به بار بود همنشین خار بود |
|
چو در کنار بود خار در نمیگنجد |
چنان ارادت و شوقست در میان دو دوست |
|
که سعی دشمن خون خوار در نمیگنجد |
به چشم دل نظرت میکنم که دیده سر |
|
ز برق شعله دیدار در نمیگنجد |
ز دوستان که تو را هست جای سعدی نیست |
|
گدا میان خریدار در نمیگنجد
|
نظرات شما عزیزان: